اخبار فیلم و سریال

10 فیلم پلیسی برتر سینمای ایران

10 فیلم پلیسی برتر سینمای ایران در جهان بسیار محبوب است و تعلیق و هیجانی که دارد مخاطبان زیادی را جذب می‌کند. در حالی که سینمای جهان برخی از بهترین آثار تاریخ را در این ژانر تولید کرده، سینمای ایران به دلایل مختلف در این زمینه موفقیت زیادی نداشته است. ژانرهای غالب در سینمای ایران درام و کمدی هستند و فیلم‌های پلیسی کمتر ساخته می‌شوند.

یکی از دلایل این مسئله، کمبود امکانات و تجهیزات است که تنها در اختیار نیروی انتظامی و نهادهای خاص قرار دارد. حتی اگر تهیه‌کننده‌ای بتواند مجوز استفاده از این تجهیزات را بگیرد، نظارت‌های سختگیرانه و مسائل امنیتی دست سازندگان را برای پرداختن به موضوعات پلیسی محدود می‌کند. با این وجود، برخی فیلم‌های پلیسی توانسته‌اند در سینمای ایران جایگاهی پیدا کنند و به 10 فیلم پلیسی برتر سینمای ایران تبدیل شوند.

بهترین فیلم‌های پلیسی ایرانی

بنابراین، اگر کسی بخواهد سریال یا فیلم پلیسی بسازد، اغلب ناچار است به موضوعات محدودی مانند مواد مخدر بپردازد. البته در سال‌های اخیر، به دلایلی که بیشتر نشان‌دهنده قدرت پلیس و سازمان‌های امنیتی است، تعداد فیلم‌های پلیسی افزایش یافته است، اما سینمای ایران همچنان در این ژانر با کمبود مواجه است و عملکرد ضعیفی دارد.

IMG 2822

یکی دیگر از موانع مهم، تأمین بودجه است. مخاطبان سینمای ایران به ژانر پلیسی عادت ندارند و همین موضوع جلب اعتماد آن‌ها را دشوار می‌کند. این امر طبیعی است، زیرا بهترین نمونه‌های فیلم‌های پلیسی را از سینمای هالیوود می‌بینند. از این رو، تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند وقت و سرمایه خود را صرف فیلم‌هایی کنند که بازگشت سرمایه بیشتری دارند.

با این حال، برخی از سینماگران ایرانی موفق شده‌اند در همین شرایط فیلم‌های پلیسی خوبی بسازند. اگر طرفدار ژانر پلیسی هستید و دوست دارید فیلمی ایرانی در این سبک ببینید، شاید 10 فیلم پلیسی برتر سینمای ایران بتواند توجه شما را جلب کند.

1. آخرین بار کی سحر را دیدی؟

  • سال اکران: ۱۳۹۵
  • کارگردان: فرزاد مؤتمن
  • بازیگران: فریبرز پورعرب، آتیلا پسیانی، سیامک صفری، ژاله صامتی، آناهیتا درگاهی
  • خلاصه داستان: مادری سراسیمه وارد کلانتری می‌شود و به افسر نگهبان می‌گوید دختر جوانش، سحر، دیشب به خانه بازنگشته است. سحر دختری بلندپرواز و مطلقه است که به دلیل نوع پوشش و آرایش و ارتباطاتش در محله حرف پشت سرش زیاد است.

فرزاد مؤتمن یکی از کارگردانان قدرنادیده سینمای ایران است. او در سینمایش به سراغ ژانرهای مختلفی رفته اما بسیاری از آثارش به خاطر جریان مستقلی که آن را دنبال می‌کند، نادیده گرفته می‌شوند. «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» متعلق به زمانی است که در سینمای ایران هنوز چیزی به نام ژانر در آن وجود داشت و مثل امروز سینما به دو دسته کمدی و اجتماعی تقسیم نمی‌شود. در واقع این فیلم تلاش مؤتمن برای احیای ژانر پلیسی در سینمای ایران است که از اساس، سینماگران یا شاید تماشاگران ایرانی آن را دست‌کم می‌گیرند.

در «آخرین بار کی سحر را دیدی» ما شاهد دو قتل هستیم که نه موازی یکدیگرند نه هم را تکمیل می‌کنند. هیچ ارتباطی بین این دو روایت وجود ندارد، جز آنکه هر دو در یک شب اتفاق می‌افتند. دختری به اسم سحر شب تا صبح بیرون از خانه مانده و به خانه برنگشته است. سرگرد مروی با شنیدن نگرانی‌های خانواده سحر تصمیم می‌گیرد به دنبال این دختر برود، چرا که خبر کشته شدن دختری هم سن و سال سحر را نیز در همان شب گم شدن او شنیده است. «آخرین بار کی سحر را دیدی» با روایت قطره‌چکانی‌اش مخاطب را با خودش همراه می‌کند.

کارگردان دست روی موضوع مهم دختران فراری گذاشته است اما قصد دادن پیام اخلاقی ندارد. سعی کرده فیلمنامه‌اش را طوری روایت کند که پیام‌های هشداردهنده اجتماعی در بطن آن وجود داشته باشد تا فیلم شعاری و نخ‌نما به نظر نرسد. فیلم با هدف نقد قانون ساخته شده و این پرسش مهم را مطرح می‌کند که آیا قانون و مجریانش می‌تواند منجی مردم باشند یا خیر.

فریبرز عرب‌نیا بازیگر خوب دهه هفتاد سینمای ایران که پیش از این در «ضیافت» نقش یک مأمور قانون را بازی کرده است، در «آخرین بار کی سحر را دیدی» موفق شده پرسونای کارآگاه ایرانی را درست به نمایش بگذارد. قدرت بازیگری او و دیگر بازیگران فیلم به‌خصوص در نماهای بسته کارگردان بیشتر به چشم می‌آید.

20240806 143508 1

2. هجوم

  • سال اکران: ۱۳۹۶
  • کارگردان: شهرام مکری
  • بازیگران: عابد آبست، بابک کریمی، الهه بخشی، پدرام شریفی، ایمان صیاد برهانی
  • خلاصه داستان: قتلی در یک ورزشگاه اتفاق می‌افتد. چند مأمور پلیس در حال بررسی این پرونده هستند و با ورود به این ورزشگاه سرنخ‌هایی از این قتل به‌ دست می‌آورند. آن‌ها مظنون به قتل را هم همراه خود دارند و کافی‌ است که خط سیر وقوع قتل را دریابند اما این برایشان کار پیچیده‌ای خواهد بود. دوستان مقتول نمی‌خواهند با پلیس همکاری کنند.

یکی از ۱۵ فیلم پلیسی برتر سینمای ایران شهرام مکری یک سبک فیلمسازی پلیسی معمایی خاص خودش را دارد که حالا در سطح بین‌المللی به آن شناخته می‌شود. او با «ماهی و گربه» اثری مبتکرانه در ژانر وحشت ساخت و تحسین شد و با «هجوم» به سراغ ژانری بسیار نادر در سینمای جهان رفت. پلیسی سورئال. «هجوم» داستان قتلی را روایت می‌کند که در یک استادیوم رخ داد و پلیس می‌خواهد آن صحنه قتل را بازسازی کند تا بتواند به حقایق تازه‌ای درباره این پرونده برسد.

از آنجا که با یک فیلم شهرام مکری مواجه هستیم، فرم مثل همیشه بر محتوا می‌چربد و با چند جهش ژانری روایت می‌شود. اول با قتل شروع می‌شود و ما فکر می‌کنیم قرار است داستان را از زبان علی، مظنون اصلی این قتل بشنویم. بعد جلوتر، فیلم فانتزی می‌شود و عناصر سینمای نوآر هم به آن اضافه می‌شود.

همان‌طور که پیداست «هجوم» از آن دسته فیلم‌های پلیسی ایرانی نیست که قصه را سرراست روایت کند. بنابراین، مخاطبان عام را به خود جذب نمی‌کند. یعنی کسانی که توقع یک قصه سرراست و راحت را دارند. پیچش داستانی این فیلم به واسطه فرم روایی‌اش فهم خط قصه را سخت می‌کند. بنابراین، از آن دسته فیلم‌هایی است که باید چند بار دیده شوند. اهمیت «هجوم» در ابتکاری است که در ژانر پلیسی سینمای ایران به خرج داده و لزوماً از قواعد معمول شناخته‌شده این ژانر در جهان پیروی نکرده است.

3.متری شش و نیم

  • سال اکران: ۱۳۹۷
  • کارگردان: سعید روستایی
  • بازیگران: پریناز ایزدیار، نوید محمدزاده، پیمان معادی، فرهاد اصلانی
  • خلاصه داستان: پلیس به دنبال فروشنده بزرگ شیشه به نام ناصر خاکزاد هست و در حالی که موفق به دستگیری او می‌شوند، ناصر تمام تلاش‌اش برای فرار و نجات خانوادش انجام می‌دهد.

سعید روستایی با یک فیلم کوتاه به نام «مراسم» میان سینماگران شناخته شد. اولین فیلم بلندش «ابد و یک روز» با حضور بعضی از بازیگران مطرح سینمای ایران و تمرکز بر طبقه فرودست جامعه و موضوع اعتیاد توانست نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. او در دومین فیلم بلندش «متری شش و نیم» یک بار دیگر با حضور پیمان معادی، نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار که در «ابد و یک روز» هم با آن‌ها همکاری کرده بود، فیلمی در ژانر پلیسی البته با همان موضوع مواد مخدر ساخت.

«متری شش و نیم» با فرمول سینمای پلیسی هالیوود ساخته شده، به همین خاطر فیلم خوش‌ساختی است و می‌توان از جمله بهترین (اگر نگوییم بهترین) فیلم‌های پلیسی ایرانی است.‌ فیلم این خوش‌ساختی را مدیون بودجه هنگفتی است که پشتش بوده که البته با فروش تقریباً بیست و هشت میلیاردی خود در گیشه آن را جبران کرده است.

«متری شش و نیم» در سطح جهانی هم عملکرد خوبی داشت؛ هم به اکران جهانی درآمد و هم جوایز سینمایی بین‌المللی دریافت کرد. در این فیلم دو ساعت و نیمه نیروی انتظامی به دنبال ناصر خاکزاد، یکی از بزرگ‌ترین فروشندگان مواد مخدر در کشور است و موفق می‌شود او را دستگیر کند.

4. دیدن این فیلم جرم است

  • سال اکران: ۱۳۹۸
  • کارگردان: رضا زهتابچیان
  • بازیگران: مهدی زمین‌پرداز، امیر آقایی، لیندا کیانی، حمیدرضا پگاه
  • خلاصه داستان: جوانی بسیجی مؤمن پس از آنکه همسر محجبه‌اش مورد ضرب و شتم یک شهروند تابعیت ایرانی-انگلیسی قرار می‌گیرد و نهایتاً منجر به سقط جنینش می‌شود، تصمیم می‌گیرد با دستگیری ضارب او را به سزای عملش برساند اما زمانی که مشخص می‌شود ضارب یکی از اقوام اشخاص رده بالای حکومتی است، کار به جاهای پیچیده می‌کشد.

یکی از 10 فیلم پلیسی برتر سینمای ایران که در ادامه موج فیلم‌های سیاسی درون‌سیستمی در نیمه دوم دهه نود ساخته شد. از آن فیلم‌هایی که به واسطه پشتوانه قدرتمند خود اجازه مطرح کردن حرف‌هایی را در چارچوب خاصی دارند، و البته طبعاً باید در اکران هم دچار مشکل و ممیزی شوند.

«دیدن این فیلم جرم است» نسخه امروزی مابین «قیصر» و «آژانس شیشه‌ای» است. با این تفاوت که اینجا یک بسیجی می‌خواهد از یک انگلیسی انتقام بگیرد و گروگانگیری در یک پایگاه بسیج رخ می‌دهد و نهادهای انقلابی و دولتی مجبور می‌شوند روی هم اسلحه بکشند.

فیلم یک وضعیت آشفته درون‌سیستمی را به نمایش می‌گذارد که در آن همه علیه همدیگرند و قربانی کیست؟ جوانان انقلابی که در فساد دولتی و حاکمیت محصور مانده‌اند. فیلم البته شعاری است. جز این هم نمی‌تواند باشد. با وجود حمله‌ای که به تمام ارگان‌های دولت و حاکمیت می‌کند یک قهرمان آتش‌به‌اختیار دارد که قرار است ما با او همذات‌پنداری کنیم. چرا؟ چون او هم از آقازاده‌ها و مذاکرات بی‌نتیجه بیزار است و می‌خواهد حرفش را با اسلحه بزند.

5. روز صفر

  • سال اکران: ۱۳۹۹
  • کارگردان: سعید ملکان
  • بازیگران: امیر جدیدی، ساعد سهیلی، مهدی قربانی، محمدرضا مالکی
  • خلاصه داستان: داستان این فیلم در مورد نحوه و چگونگی دستگیری عبدالمالک ریگی توسط وزارت اطلاعات ایران است.

یک فیلم پلیسی دیگر در ادامه پرده‌برداری از پرونده‌ها و پروژه‌های سیاسی مهم کشور که با پشتوانه قدرتمند مالی‌شات می‌توانند تبدیل به بیگ پروداکشن شوند. «روز صفر» از جمله فیلم‌های پلیسی ایرانی است که با بودجه هنگفتش به سبک فیلم‌های هالیوودی ساخته شد. ظاهراً اینجا هم الگو مجموعه «جیمز باند» و کمی هم «مأموریت غیرممکن» بوده است.

نتیجه یک فیلم اکشن پلیسی خوب است که اولین تجربه کارگردانی سعید ملکان به حساب می‌آید. فیلم داستان دستگیری عبدالمالک ریگی را روایت می‌کند. عملیاتی که ابهامات زیادی داشت و در این فیلم هم این ابهامات احساس می‌شود. بخش زیادی از آن به خاطر محرمانه بودن عملیات‌های ویژه وزرات اطلاعات است که نمی‌توان در سینما به‌وضوح درباره آن‌ها حرف زد.

البته «روز صفر» تماماً به واقعیت وفادار نیست و برای سینمایی شدن تخیل را هم به قصه اصلی اضافه کرده است. این فیلم را می‌توان در ژانر حادثه‌ای پلیسی هم قرار داد. یکی نکات مثبتش این است که ریتم خوبی دارد. با سکانسی نفسگیر آغاز می‌‌شود و ریتمش را تا پایان حفظ می‌کند.

به واسطه بودجه‌اش توانسته بعضی از نادرترین صحنه‌های اکشن بزرگ را در سینمای ایران بسازد. فضاسازی خوبی دارد و شخصیت‌پردازی قهرمانش هم هوشمندانه است. این قهرمان بر خلاف قهرمانان گذشته فیلم‌های این چنینی متعلق به جناح سیاسی خاصی نیست و همین از شعارزده بودن فیلم جلوگیری کرده است.

به خاطر همان محدودیت‌ها فیلمنامه دچار مشکل است و به همین خاطر مخاطب نمی‌تواند از روند کار پلیس و مأموران امنیتی بر این پرونده آگاه شود. در عوض، یک امیر جدیدی دارد که تام کروزوار قصه را پیش را می‌برد. سعید سهیلی هم در نقش ریگی قابل قبول است.

6. علفزار

  • سال اکران: ۱۴۰۰
  • کارگردان: کاظم دانشی
  • بازیگران: پژمان جمشیدی، صدف اسپهبدی، ستاره پسیانی، ترلان پروانه
  • خلاصه داستان: داستان این فیلم الهام‌گرفته از ماجرای واقعی و تجاوز گروهی در خمینی‌شهر اصفهان در سال ۱۳۹۰ خورشیدی است. در این پرونده شش مرد به صورت غیرقانونی وارد یک مراسم خانوادگی در باغی می‌شوند و پس از حبس کردن مردان، به زنان تجاوز می‌کنند. بازپرس که قصد رسیدگی عادلانه به ماجرا را دارد، با ممانعت دادستان به سفارش شهرداری مواجه می‌شود که اعضای خانواده‌اش در این ماجرا مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و از ترس از دست دادن موقعیت خود اعضای خانواده‌اش را مجبور به رضایت می‌‌کند.

یکی از 10 فیلم پلیسی برتر سینمای ایران فیلم «علفزار» بر اساس یک پرونده واقعی از جمله فیلم‌های پلیسی ایرانی است که همگام با جریان‌های اجتماعی دست روی موضوع مهمی گذاشته است. موضوع تجاوز که به دلایل فرهنگی اخلاقی حتی وقتی پایش به قانون کشیده می‌شود، رویش سرپوش می‌گذارند. «علفزار» عامدانه این پرونده قضایی واقعی را برای موضوع فیلمش استفاده کرده است تا واضح‌تر بتواند بگوید چرا ترس از افکار عمومی به خاطر باورهای متعصبانه باعث سرپوش گذاشتن روی چنین فاجعه‌ای می‌شود. البته این میان از پرداختن به موضوع اعتیاد هم غافل نمانده است.

«علفزار» شاید به طور ویژه در دسته فیلم‌های پلیسی ایرانی قرار نگیرد اما بر چند پرونده قضایی متمرکز است که عملیات پلیسی در خلال رسیدگی به آن‌ها اتفاق می‌افتد. بیشتر زمانش در دادگاه می‌گذرد، بنابراین می‌توان آن را یک فیلم پلیسی دادگاهی دانست. البته با یک عملیات پلیسی آغاز می‌شود (پلیس به عنوان نیروی مؤثر و قدرتمند در سال‌های اخیر حضور پررنگی در درام‌های اجتماعی ایرانی دارد) که شروع بسیار خوبی هم هست. پلیسی برای تهدید یک فروشنده مواد مخدر تیر هوایی می‌زند و تیرش منجر به کشته شدن بچه‌ای بر پشت بام یک خانه می‌شود.

7. مرد بازنده

  • سال اکران: ۱۴۰۰
  • کارگردان: محمد حسین مهدویان
  • بازیگران: جواد عزتی، آناهیتا درگاهی، شبنم قربانی، مجید نوروزی، رعنا آزادی‌ور
  • خلاصه داستان: سرهنگ احمد خسروی مسئول رسیدگی به پرونده‌های مشکوک به قتل می‌شود و به سرنخ‌هایی دست می‌یابد که پشت پرده این قتل رازگونه به کشف شبکه فساد اقتصادی می‌رسد. احمد بی‌محابا به دنبال یافتن قاتل است و حتی زندگی خصوصی با فرزندانش نیز دچار مخاطراتی می‌شود در این تلاش بی وقفه و در شرایطی که باور دارد که به نتیجه نزدیک است در عین ناباوری متوجه می‌شود پشت این قتل راز دیگری وجود دارد.

باز هم یکی از 10 فیلم پلیسی برتر سینمای ایران دیگر از کارگردانی که دیگر متخصص این ژانر شده است. نام محمدحسین مهدویان با چند فیلم پلیسی سیاسی بر سر زبان‌ها افتاد. فیلم‌های پلیسی دوره‌ای او بخشی از تاریخ معاصر سیاسی ایران را روایت کرده‌اند. بعد از این فیلم‌ها، از سیاست فاصله گرفت، فیلم اجتماعی ساخت و بعد با «مرد بازنده» دوباره به سراغ ژانر پلیسی سیاسی رفت، با رنگ و بوی نوآر معمایی.

می‌توان گفت که «مرد بازنده» یکی از پیچیده‌ترین فیلم‌های پلیسی ایرانی و یکی از سیاسی‌ترین فیلم‌های ایرانی است. مهدویان یک جور ابراهیم حاتمی‌کیا نسل جدید است که فیلم چندلایه می‌سازد -اصلاً مگر فیلم سیاسی سرراست هم می‌توان ساخت؟- و باید از میان این لایه‌ها، کدها را رمزگشایی کرد و تعابیر و تفاسیر را فهمید.

«مرد بازنده» همچون «متری شش و نیم» با الهام از فرمول سینمای پلیسی هالیوود ساخته شده، البته عناصر ژانر نوآر کلاسیک را هم در خود جای داده است. قهرمان فیلم احمد خسروی با بازی خوب جواد عزتی که این روزها فصل سوم «زخم کاری» را به کارگردانی مهدویان از شبکه نمایش خانگی در حال پخش دارد، یادآور قهرمان‌های سینمای پلیسی نوآر هالیوود است. فیلم شخصیت فم فتال هم دارد که از عناصر مهم فیلم‌های معمایی نوآر امریکایی است؛ فضای سرد و خشکش عامدانه است.

 جواد عزتی در نقش کارآگاه اصلی و قهرمان فیلم یکی از بهترین قهرمان‌های فیلم‌های پلیسی ایرانی را خلق کرده است. شخصیت احمد خسروی با پیروی از الگوی پرسونای کارآگاه فیلم‌های هالیوود با همان جزئیات یک نسخه ایرانیزه شده خوب است. «مرد بازنده» فیلمنامه خوبی هم دارد اما مثل همیشه مبهم است.

8.پرونده باز است


سال اکران: ۱۴۰۱

کارگردان: کیومرث پوراحمد

بازیگران: پژمان بازغی، محمدرضا غفاری، شادی مختاری، سام قریبیان، مهلقا باقری

خلاصه داستان: داستان این فیلم برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه هشتاد در ایران است. در این فیلم که فضای جنایی و ملتهب دارد، یک نوجوان پانزده ساله مرتکب قتل شده و حالا در انتظار حکم دادگاه است.

آخرین فیلم کیومرث پوراحمد فقید که سریال پلیسی کارآگاهی خوب «سرنخ» را در دهه هفتاد در کارنامه خود دارد، یک فیلم پلیسی جنایی است. این فیلم که در جشنواره چهل‌و‌یکم به نمایش درآمد، درباره پرونده قتلی در دهه هشتاد است. باز هم پوراحمد دغدغه نوجوانان را دارد اما این بار نه در جهان شاعرانه مجید. «این پرونده باز است» داستان دو نوجوان هم‌محلی علیرضا و فرهاد را دنبال می‎‌کند که هر دو عاشق دختری به اسم نرگش هستند. جدال این دو بر سر نرگس منجر به قتل یکی می‌شود و حالا والدین مقتول تقاضای قصاص دارند.

از آنجا که کیومرث پوراحمد همیشه علیه خشونت بوده است، داستان آخرین فیلمش تلاش خانواده قاتل برای گرفتن رضایت از اولیای دم است. فیلم با روایتی پلیسی در نکوهش قصاص ساخته شده و سعی می‌کند ریشه‌های روانی ارتکاب چنین جرم برزگی را در نوجوان قاتل کند و کاو کند.

سال‌ها پیش پدر علیرضا او را جلو فرهاد تحقیر می‌کند و حالا در شانزده علیرضا باید طوری این خشم را بر سر فرهاد خالی کند. باز هم پوراحمد فقدان عشق را عامل تمام خشونت‌های انسانی می‌داند و قصاص را نه راهی برای تنبیه که ادامه‌دهنده چرخه خشونت می‌داند. «این پرونده باز است» از جمله بهترین فیلم‌های پلیسی ایران نیست. حتی از بهترین فیلم‌های کیومرث پوراحمد هم نیست. اما به عنوان آخرین این فیلمساز مهم و موضوع مهم و انسانی‌اش در این فهرست جای می‌گیرد.

9.چه کسی امیر را کشت؟

  • سال اکران: ۱۳۸۵
  • کارگردان: مهدی کرم‌پور
  • بازیگران: خسرو شکیبایی، الناز شاکردوست، علی مصفا، آتیلا پسیانی، نیکی کریمی، مهناز افشار، امین حیایی
  • خلاصه داستان: امیر کشته می‌شود و تمام آشنایان و دوستانش به خوبی از او یاد می‌کنند. اما بعد از مدتی شروع می‌کنند به بدگویی از او و حتی کمی که می‌گذرد، نزدیک‌ترین کسانش جسد او را نمی‌توانند شناسایی کنند.

مهدی کرم‌پور با فیلم به سبک «راشومون»اش توانست نظر منتقدان را به خودش جلب کند و یک فیلم متفاوت در ژانر اکشن معمایی پلیسی بسازد. سبک روایی فیلم البته در سینمای جهان چیز تازه‌ای نیست اما آن زمان در سینمای ایران تازه بود.

کل فیلم در قالب یک گفت‌وگو یا حتی بازجویی با کسانی پیش می‌رود که اطرافیان یک مقتول (امیر با بازی علی مصفا) به حساب می‌آیند. بعضی از چهره‌های سینمای ایران رو به دوربین نشسته‌اند و درباره او حرف می‌زنند تا شاید بفهمیم که «چه کسی امیر را کشت؟» نکته فیلمنامه که به تعلیق آن کمک می‌کند، این است که در ابتدا همه از امیر تعریف می‌کنند و کم‌کم این رویکرد در همه عوض می‌شود. حرف‌هایشان ناقض دیگری می‌شود و همین پیدا کردن جواب معما را سخت و فیلم را تبدیل به اثری پرکشش می‌کند.

کار هوشمندانه‌ای که کرم‌پور برای ساخت چنین فیلم نامتعارفی کرده است، فیلمی که شکل روایی‌اش قابلیت آن را دارد که مخاطب عام را کسل کند، انتخاب ستارگان است. این ستارگان مثل بازیگر بزرگی همچون خسرو شکیبایی است که این فیلم تحلیل شخصیتی را پیش می‌برند و سرپا نگه می‌دارند. البته مونولوگ‌های خوب و قوی کرم‌پور هم دخیل است. شاید عده‌ای «چه کسی امیر را کشت؟» را در دسته فیلم‌های معمایی قرار دهند. اما با اینکه پلیس در فیلم حضور ندارد، درباره تحقیقات پلیس است.

بازیگران رو به دوربین و با تماشاگران حرف می‌زنند و روایت‌های خود را می‌گویند. این یعنی مخاطب خود در جایگاه پلیس قرار می‌گیرد. به همین دلیل، «چه کسی امیر را کشت؟» به عنوان یکی از فیلم‌های پلیسی ایرانی خاص و نامتعارف، پلیسی‌ترین فیلم ایرانی بی‌پلیس است.

ستایش سمیعی

سلام! من ستایش هستم، و خوشحال می‌شوم که داستان زندگی‌ام را با شما به اشتراک بگذارم. پس از فارغ‌التحصیلی، کار حرفه‌ای خود را به عنوان تولید محتوا در شرکت زرین اکانت آغاز کردم. در این نقش، به پروژه‌های بزرگی از جمله [زرین اکانت،زرین مگ] پرداختم و موفق شدم تأثیرات مثبتی بر رشد و توسعه‌ی شرکت بگذارم. در طول مسیر حرفه‌ای‌ام، افتخار کسب جوایز و افتخاراتی داشته‌ام. این دستاوردها برای من انگیزه‌ای بزرگ بودند تا همچنان به دنبال تحقق اهدافم باشم و به رشد و پیشرفت در زمینه کاری‌ام ادامه دهم. علاوه بر فعالیت‌های حرفه‌ای، من به ورزش، هنر، موسیقی و... علاقه‌مندم. این علاقه‌ها نه تنها به من کمک می‌کنند تا از زندگی لذت ببرم، بلکه به من انرژی و انگیزه‌ی لازم برای موفقیت در سایر جنبه‌های زندگی‌ام را می‌دهند. یکی از لحظات برجسته‌ی زندگی من، وقت شکست خوردن در حال رشد هستی و باعث میشه بیشتر تلاش کنی. این تجربه به من آموخت که با اراده و پشتکار، می‌توان به هر چیزی که می‌خواهیم دست پیدا کنیم. این درس‌ها را همیشه به همراه خود دارم و سعی می‌کنم در هر قدم از زندگی‌ام به کار ببرم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا